زرتشت بهرام پژدو
زراتشت نامه
13 – بیمار شدن زراتشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
وزان پس زراتشت بیمار شد دل دوستان پر ز تیمار شد خبر شد بر جادوان پلید که بیماری او را فرو خوابنید برتروش آن مهتر جادوان یکی جادوی ساخت اندر نهان ز هر گونه دارو فراز آورید مر آنرا به آب منی پرودید بیاورد دارو بر زارتشت مرا پاک دین را بخواهست کشت برو گفت دارو ببایدت خورد که تا رسته گردی ازین رنج و درد بامر خداوند پیروز گر بدانست زرتشت نیکو سیر که هست آن یکی داروی جانگزای نشایدش دادن بخلق خدای ستد دارو از مرد نا پاک دین زد اندر زمان پیش او در زمین بد گفت کای دشمن خاکسار مرا داروی تو نیاید بکار تو این دارویی را که آورده ای بناپاک آبی بپرورده ای نو از جادوی هرچه دانی بکن که آنرا بنزدیک من نیست بن اگر تو دگر گونه سازی لباس چه باشد، چو باشد دلم ره شناس وگر تو دگر گونه پوشی سلب ترا باز دانم من ای پر شغب شفای تن من دهد یک خدای که گیتی بفرمان او شد بپای خداوند کو روزی و جان دهد غم و درد را زود درمان دهد زرتشت بهرام پژدو