طبیب اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۵۱: بساقی گفت در میخانه مستی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بساقی گفت در میخانه مستی بدستی ساغر و مینا بدستی که عهد دوستی با ما نگارا چرا بستی و بی موجب شکستی بپرس از ما که واپس ماندگانیم براحت ای که در منزل نشستی عماری کش مرو چندان شتابان کنون چو محملش بر ناقه بستی مگر آن دل شکن آمد که از دل بگوشم آمد آواز شکستی بشارت باد خاصان حرم را که عزم تو به دارد بت پرستی مگر با یار می خوردی که از شوق طبیب امشب نه هشیاری نه مستی طبیب اصفهانی