مشتاق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۵۳: بود روز و شبم تا کی سیاه از دود آه من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بود روز و شبم تا کی سیاه از دود آه من برآ رخشنده خورشید من و تابنده ماه من نه ز ابری قطره ای و نه ز جوئی رشحه ای دیدم گرفت آخر ز تاب تشنگی آتش گیاه من بجز نومیدیم سوزان بهر آتش که میخواهی نه من ز امیدواران توام امیدگاه من مده گر رخصت نظاره ام گیرم فتد هر دم بر آن رخسار و برگردد بصد حسرت نگاه من من آنشمعم شبستان محبت را که پیدا شد ز آغاز آب و آتش در جهان از اشک و آه من ز بیداد غمش مشتاق دایم در فغان باشد رسد تا کی به داد دادخواهی دادخواه من مشتاق اصفهانی