مشتاق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۴۹: یکره ز وصل خویش مرا بهرهمند کن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یکره ز وصل خویش مرا بهره مند کن اغیار را بر آتش غیرت سپند کن ای میوه امید فرود آی خود ز شاخ یا آنکه دست کوته ما را بلند کن ز اغیار درد خویش ستان و بمن سپار یا زین میان علاج من دردمند کن دارای هزار خاک نشین شهسوار من گاهی نگاه در ته پای سمند کن تا کی خوریم از غم زلف تو پیچ وتاب یکحلقه وقف گردن ما زین کمند کن خواهی نه تلخ کام گر از زهر حسرتم آن کنج لب که گفت پر از نوشخند کن مشتاق را ز عشق نصیحت چه فایده ای پندگو برای خدا ترک پند کن مشتاق اصفهانی