مشتاق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۴۰: شدی تو گلبن ناز از کنار سوختگان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شدی تو گلبن ناز از کنار سوختگان خزان چو شمع سحر شد بهار سوختگان مزن بهر خس و خار آتش ستم وز رشک ازین زیاده مکن خارخار سوختگان سپند آتش عشقی نگشته کی دانی که چیست حال دل بیقرار سوختگان سزای تو است صبا کاتشت بجان افتاد پی چه بردی از آن کو غبار سوختگان چه احتیاج بشمع است تربت ما را بس آه گرم چراغ مزار سوختگان ز عشقبازی پروانه شد مرا روشن که غیر سوخت ندارد قمار سوختگان مراچه شکوه ز بخت سیه که تاریکست ز آه سوختگان روزگار سوختگان رهین ناله گرمم که چون سپند کسی جز او گره نگشاید ز کار سوختگان شب فراق ز سوز غمش ببین مشتاق چو شمع دیده شب زنده دار سوختگان مشتاق اصفهانی