مشتاق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۲۶: جنوم را فزود از بسکه آن رفتار و قامت هم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جنوم را فزود از بسکه آن رفتار و قامت هم نمیگنجد درین صحرا به صحرای قیامت هم به دیر آ یکره و جامی بکش زاهد چه کیفیت تو را از منبر وعظ و ز محراب امامت هم چنان گر با دلم کاوش کند آن نشتر مژگان چه جای دل که نگذارد بجا از دلت علامت هم نهادم پا در آن بزم و بسر چون شمع می لرزم که میدانم نخواهد بود خیر آنجا سلامت هم ندارم شکوه گر با من نپردازد گر آن بدخو نیم شایسته جور و سزاوار کرامت هم رقیبان تیغ بر کف از پی و از پیش ره بسته گذشتن مشکلست از کوی او ما را اقامت هم مده مشتاق پندم بیش از این دیوانه عشقم که از پند کسی عاقل نگردم وز ملامت هم مشتاق اصفهانی