مشتاق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۵۱: کسان مشغول کار خویش و من مشغول یار خود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کسان مشغول کار خویش و من مشغول یار خود که خواهد آمدن تا زین میان آخر به کار خود نخواهم پرتو از مهر و فروغ از مه که در عشقت خوشم با روزهای تیره و شبهای تار خود باین شادم که نتوانم کنم گردآوری خود را بکویت گر پریشان ساختم مشت غبار خود ز بی قدری ندارم عزتی ناخوانده مهمانم ببزم او مکرر آزمودم اعتبار خود تو را با غیر دیدم کرد غیرت بیخودم ورنه به زخم کاریی میساختم زین تیغ کار خود خوشم گر خاک جولانگاه او گشتم بامیدی که گردم گرد و افتم در قفای شهسوار خود ز تیغش آن شهید بیکسم مشتاق در کویش که غیر از شمع دلسوزی ندیدم بر مزار خود مشتاق اصفهانی