مشتاق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۵۰: چو شمعم کشت و آسوده ز آه شعله بار خود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چو شمعم کشت و آسوده ز آه شعله بار خود جز این نبود گر آخر یارئی دیدم ز یار خود بخون خود ز تیرش غلطم و شادم بامیدی که آید آن شکارافکن بسر وقت شکار خود بسست امیدگاه من جفا ترسم بدل سازی بناامیدی امید دل امیدوار خود ز تاراج خزانم نیست پروا خاربن باشم چه گل در باردارم تا بلرزم بر بهار خود منم مشتاق از سودای زلف او سیه روزی که نشناسم ز هم از تیرگی لیل و نهار خود مشتاق اصفهانی