مشتاق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۱۳: در چمن مرغ چمن ناله چو بنیاد کند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در چمن مرغ چمن ناله چو بنیاد کند کاش از حال اسیران قفس یاد کند در قفس ناله گرمم که چو برق آتش زد نتوانست اثر در دل صیاد کند گو مکن هرگزم او گر نکند یاد مباد که ز یاد آوری غیر مرا یاد کند زان بنالیم برت کین اثر ناله ماست که دلت سخت تر از بیضه فولاد کند آید از کوی توام یاد بگلشن چه عجب ناله ام گر شنود بلبل و فریاد کند خوبغم گیر که ساز طرب و برگ نشاط اینقدر نیست جهان را که دلی شاد کند بخرابی جهان ساخته ام کآب و گلشن اینقدر نیست که ویرانه ای آباد کند حشن و عشقند دو سلطان که بآباد و خراب این همه دادکند آن همه بیدادکند عقل با عشق محالست برآید آری پنجه موم چه با پنجه فولاد کند خوشتر از ذوق اسیری چه بود کو صیاد نه دهد آبم و نه دانه نه آزاد کند نکند میل اگر خاطر خسرو بشکر بس که روی دل شیرین سوی فرهاد کند دارم این چشم از آن چشم که گاهی مشتاق بنگاهی دل غمدیده من شاد کند مشتاق اصفهانی