مشتاق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۷۱: خوش آنکه گشته تسلیم بر حکمت از بدایت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خوش آنکه گشته تسلیم بر حکمت از بدایت لب بسته از بد و نیک نه شکر و نه شکایت ای دشمن قوی چیست بیمت ز ما ضعیفان ما را نه زور خصمی نه از کسی حمایت بر درگه تو دادند پاداش خدمتم را هر خادمی که دارد مخدوم بی عنایت درمانده داردم سخت آن سنگدل که در وی نه گریه راست تأثیر نه ناله را سرایت بستیم رخت از آن کو کانجاست خواری افزون آن بنده که بیش است مستوجب رعایت ما کجرو از الستیم ای هادی طریقت آنرا بجو که باشد شایسته هدایت چون در طلب نمیریم نادیده روی منزل هم پای جستجو لنگ هم راه بینهایت از بیم خوی تندت خون شد دلم چه سازم نه طاقت خموشی نه جرأت شکایت شد کشور دل ما ویران ز جور دشمن دستی برآر وقت است ای صاحب ولایت برد از حدیث وصلت خواب عدم جهانرا فریاد ازین فسانه افغان از این حکایت تا کی کشی ازو سر کز فیض طبع قانع زان لب بود دوبوسی مشتاق را کفایت مشتاق اصفهانی