مشتاق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۲: غم دل کس بامید چه گوید دلستانش را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
غم دل کس بامید چه گوید دلستانش را چرا بلبل خروشد نشنود چون گل فغانش را مکن ایگل جفا با بلبل خود اینقدر ترسم رود از باغ و نتوانی تهی دید آشیانش را ندارم گر برش از بوالهوس فرقی عجب نبود که نشناسد ز گلچین هیچ گلبن باغبانش را بکویت گر چنین آشفته میگردم مکن منعم دلی گم کرده ام اینجا و میجویم نشانش را دودستم بهر آن دادند در جولانگه نازش که از دستی رکابش گیرم از دستی عنانش را جفای دوست باشد لطف دیگر گو فلک هرگز نسازد مهربان با من دل نامهربانش را کشد مشتاق تا کی محنت هجران خوش آنساعت که بیند روی جانان و کند تسلیم جانش را مشتاق اصفهانی