اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ است این
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ است این ز دل چون بگذرد پرسد چه زخم است این چه داغ است این دلم را ساده لوحی بس نبود اندیشه پیما شد الهی خون شود جام جم است این یا ایاغ است این نفس در سینه رنگین می تپد از یاد رخساری بهارم پیش پیش گریه می رقصد دماغ است این تمنا شوق دیدارش تماشا یاد رخسارش می است این بزم عیش است این گل است این سیر باغ است این زگرد تیره روشن تر اسیر آیینه عاشق مگو شام جدایی سرمه چشم چراغ است این اسیر شهرستانی