اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۵۷۱: کو ذره ای که صد خور بار جفا نداند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کو ذره ای که صد خور بار جفا نداند کو شبنمی که صد گل درس وفا نداند در گلشن محبت پروانه باغبان است جایی که شعله بارد آب و هوا نداند شبنم به گل فروشد هر جلوه غبارم با این بهار دستی کار کیا نداند چون بوی گل غبارم پر می زند به کویی بال هما نفهمد باد صبا نداند این است آشنایی این است مهربانی ما نام او ندانیم او حال ما نداند گر ظلمت است و گر نور فانوس آفتاب است کس هجر و وصل ما را از هم جدا نداند دل داده ام اسیرم خون می کند دلیر است؟ غیر از وفا ندانم غیر از جفا نداند اسیر شهرستانی