اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۵۴۱: دل رمیده به صد آب و تاب می سوزد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل رمیده به صد آب و تاب می سوزد گهی ز صبر و گه از اضطراب می سوزد به خوابم آمد و پنهان زد آتشی به دلم چراغ بخت اسیران به خواب می سوزد نهفته در بغل موج عکس روی تو را دلم به ساده دلیهای آب می سوزد اگر جمال تو مشاطه بهار شود ز رشک سایه گل آفتاب می سوزد سیاه بختی زاهد نگر به بزم شراب که در بهشت چو اهل عذاب می سوزد ز شعله گرمی بی اختیار می بیند دلم بر آتش رشک کباب می سوزد نوای مرغ چمن گر شود کلام اسیر گل از خجالت نظمش کتاب می سوزد اسیر شهرستانی