اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۴۶۳: پس از عمری به رویم گر نگاهی کرد جا دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پس از عمری به رویم گر نگاهی کرد جا دارد شهید زخم شمشیر تغافل اجرها دارد فروغ آشناییها نگاه گرم استغنا در این گلشن گل بیگانگی بوی وفا دارد تغافلهای اول قاصد پیغام دلجویت نوازشنامه های لطف پنهان را جفا دارد لب از حرف تمنا تا نبندی کار نگشاید خموشی صد کلید از بهر قفل مدعا دارد زجولان سمندی گشته ام صید پریشانی سر زنجیر سودای مرا باد صبا دارد به سوی خویش هم از شرم هرگز دیده نگشاید نگاهش گوشه چشمی که دارد با حیا دارد وفا بیگانه ای را رام خود دیدی اسیر آخر شکایت کم کن از طالع که دولت رو به ما دارد اسیر شهرستانی