اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۴۰۱: ای چار رکن عالم خشتی ز بارگاهت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای چار رکن عالم خشتی ز بارگاهت خورشید سرفرازی در سایه کلاهت هر صبح عید دولت افلاک بهر پابوس رویند چون غلامان گرد حریم جاهت گیرد هلال عیدی از نعل برق سیرت پوشد غبار خلعت از گرد شاهراهت برق سحاب نصرت تیغ عدو گدازت ابر بهار دولت دست جهان پناهت چون ما شکسته موری در ترکتاز باران پامال گشته گردون از حمله سپاهت رومی و ترک و هندو صید کمند فتحت چون آفتاب تابان عالم شکارگاهت شاها تویی سلیمان من مور ناتوانم دارم امیدواری از لطف گاهگاهت در خشکسال طالع مگذار تشنه کامم تو نوبهار و من خس تو ابر و من گیاهت شایسته دعایی زیبنده ثنایی روز بدت نباشد دارد خدا نگاهت تا روزگار باشد در روزگار باشی مسعود صبح و شامت فرخنده سال و ماهت اقبال هم عنانت بخت جوان به کامت تأیید دستگیرت توفیق خیرخواهت تا سایه تو باشد پیوسته بر سر ما بادا همیشه یارب لطف خدا پناهت اسیر شهرستانی