اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۲۷: بهار سوختن گردیده شمع بزم ما امشب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بهار سوختن گردیده شمع بزم ما امشب توان چیدن گل از بال و پر پروانه ها امشب چنان کیفیت جام تبسم برده از هوشم که در چشمم نمی آید نگاه آشنا امشب نمی دانم سر از بالین تن از بستر چه حال است این که روز حشر شد در دیده من توتیا امشب ز یاد روی او دارد دلم هر گوشه ای دامی چراغان می کند از آه در ویرانه ها امشب چنان لبریز حسرت گشته چشم از تاب رخسارش که مژگانم نمی گردد به مژگان آشنا امشب اسیر از خجلت فرصت نمی دانم چه خواهم کرد نگاهش گرم دلجویی و من مست حیا امشب اسیر شهرستانی