اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۸۵: دور چشم بد زسوز سینه غمناک ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دور چشم بد زسوز سینه غمناک ما بعد مردن گل کند یا رب سپند از خاک ما بوی گل را در طلسم گلستان پیچیده ایم راز او را در قفس دارد دل صد چاک ما بارها از یاد جولان سمندی سوختیم تا شود روشن چراغ بخت از خاشاک ما آب و آتش را بهار نورس آمیزش است شعله ها گل می کند از دیده نمناک ما با چنین مستی اگر دم می زدیم از زهد خشک شمع صد میخانه می افروخت از مسواک ما گاه از استغنا و گاه از مهربانی می کشد خوب می داند طریق دشمنی بیباک ما خیر گور خویش ای زاهد چو از ما بگذری در شب آدینه شمع شیشه زن بر خاک ما پرده می بندیم بر رخسار بینایی اسیر گرشود آیینه آن شوخ چشم پاک ما اسیر شهرستانی