ابوالحسن فراهانی
غزل های نا تمام
شمارهٔ ۳۳: دلیرم کرد در سودای عشقش ترک جان کردن - که بی سرمایه فارغ باشد از قید زیان کردن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلیرم کرد در سودای عشقش ترک جان کردن که بی سرمایه فارغ باشد از قید زیان کردن به پند ناصح از پای سگانش برندارم سر به قول دشمنان عیبست ترک دوستان کردن تنم چون تار مویی بوده در وی نهان زلفت ز من آموخت اندر تار مویی دل نهان کردن عجب نبود که زلف هندویش دل ها نهان دارد متاعی را که دزدیدند می باید نهان کردن ابوالحسن فراهانی