ابوالحسن فراهانی
قطعه ها
شمارهٔ ۱۳: عزیزی گفت با من دوش کای سلطان سوداگر - چرا با این قدر سامان به جنت متهم باشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عزیزی گفت با من دوش کای سلطان سوداگر چرا با این قدر سامان به جنت متهم باشد چو ماهی می کند جمع درم اما نمیداند که صید ماهیی جایز بود کانرا درم باشد بدو گفتم کریمش گرچه نتوان گفت البته ولی اطلاق جنت هم به یک معنی ستم باشد خیس مطلقش گفتن نشاید زانکه گر او را بود با لذات بخلی بالغرض گاهی کرم باشد به مردم میرسد فیضش ولی چون گریه شادی پس از عمری که واقع می شود بسیار کم باشد ابوالحسن فراهانی