ابوالحسن فراهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۸: ز ضعف تن مژه ام را بهم رسیدن نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز ضعف تن مژه ام را بهم رسیدن نیست نبستن مژه از مرده بهم دیدن نیست خوشم به سنگدلیهای او که درد مرا دل ار نه سنگ بود، طاقت شنیدن نیست مرا جفای تو پا بسته تر کند، آری چو پر بسوزد پروانه را پریدن نیست بخون طپیدن بسمل، یقین نمود مرا که بعد کشته شدن نیز آرمیدن نیست چه شد که از رخ او گل نچیده ام کان گل برای زینت باغست، بهر چیدن نیست تأسفت که بر روزگار رفته خورد برای کشته شدن صید را طپیدن نیست چگونه آه کشم، کانچنان گرفتارم بدست غم که مجال نفس کشیدن نیست ابوالحسن فراهانی