هاتف اصفهانی
غزل ها
غزل شماره ۸۸: زهی از رخ تو پیدا همه آیت خدایی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زهی از رخ تو پیدا همه آیت خدایی ز جمالت آشکارا همه فر کبریایی نسپردمی دل آسان به تو روز آشنایی خبریم بودی آن روز اگر از شب جدایی نبود به بزمت ای شه ره این گدا همین بس که به کوچهٔ تو گاهی بودم ره گدایی همه جا به بی وفایی مثلند خوب رویان تو میان خوبرویان مثلی به بی وفایی تو درون پرده خلقی به تو مبتلا ندانم به چه حیله می بری دل تو که رخ نمی نمایی شد از آشناییش جان ز تن و کنون که بینم دل آشنا ندارد خبری ز آشنایی گرهی اگر چه هرگز نگشوده ام طمع بین که ز زلف یار دارم هوس گره گشایی همه آرزوی هاتف تویی از دو عالم و بس همه کام او برآید اگر از درش درآیی هاتف اصفهانی