واعظ قزوینی
غزل ها
شمارهٔ ۶۱۳: پیری رسید و نور نظر گشت رفتنی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پیری رسید و نور نظر گشت رفتنی از عینک است چشم ترا خانه روشنی از بس گزیده است مرا نیش هر زبان لرزم بخویش پوشم اگر جامه سوسنی نتوان شدن بر اوج شرف، جز بپشت پا شد سر بلند سرو، ز بر چیده دامنی افگنده اند بهر تو چون خاک بستری تا چند فکر قالی و پشتی و سوزنی؟! گر عالمی بروی تو یا زند تیغ کین آنست ضربه تو که بر خویشتن زنی واعظ قزوینی