واعظ قزوینی
غزل ها
شمارهٔ ۵۹۶: با همه نیرنگ، تاکی گفت و گوی سادگی؟!
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
با همه نیرنگ، تاکی گفت و گوی سادگی؟! خودفروشی چند، با این دعوی آزادگی؟! خاکساران را، در آن درگاه قرب دیگراست سجده گاه خلق شد، سجاده از افتادگی بی نشانان بیشتر درد سر از کثرت کشند کعبه را برگرد سرگردند، از بی جادگی لاف رعنائی زند، گر سرو پیش قامتش دارد آن سرو روان در خدمتش استادگی با زبان سبزه گوید دانه در خاک این سخن: نیست غیر از سرفرازی، حاصل افتادگی! نشأه دردی طلب واعظ، که گردی دلنشین نیست حرمت شیشه را در محفل از بی بادگی واعظ قزوینی