واعظ قزوینی
غزل ها
شمارهٔ ۵۳۹: حال ما خواهی بدانی، زلف خوبان را ببین
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
حال ما خواهی بدانی، زلف خوبان را ببین شور خس را گر ندانی، موج توفان را ببین! گرد راهش گو بیا و، چشم گریان را ببین ای نسیم از کوی او برخیز و، توفان را ببین رنجها باید کشیدن، تا دلی آید بدام پیچ و تاب حلقه زلف پریشان را ببین زنده دل را منع خود از فیض بخشی مشکل است گریه بی اختیار تو بهاران را ببین روز و شب بر گریه بی اختیارت بهر نان خنده بی اختیار برق و باران را ببین شد مقدم واعظ، آن کو بر قدمها سر نهاد شاهد این حرف حالی تیر و پیکان را ببین واعظ قزوینی