واعظ قزوینی
غزل ها
شمارهٔ ۵۲۲: بگوش آنکه بود بهره ور ز فهمیدن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به گوش آنکه بود بهره ور ز فهمیدن صدای ریختن آبروست خندیدن سفر برون برد از طبع مرد خامی ها کباب پخته نگردد، مگر به گردیدن ترا به سختی ایام می کنند آگاه که چشم را سبب بینش است مالیدن ز بی دماغی خود از سلوک اهل زمان به این خوشم که ندارم دماغ رنجیدن ز سطر رشته زنار خواندن این مضمون که: کفر محض بود گرد خلق گردیدن! ز بخل خرج، ره دخل بسته می گردد که شیر پستان کم گردد از ندوشیدن چو گوش تند شنو، چشم داری از مردم؟ چو هست کار تو واعظ، همیشه نشنیدن! واعظ قزوینی