واعظ قزوینی
غزل ها
شمارهٔ ۵۱۰: برگ ریزانست، رنگ از روی پیران ریختن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
برگ ریزانست، رنگ از روی پیران ریختن گریه حسرت بود بر عمر، دندان ریختن نیست از ذکر زبانی جان ودل را هیچ فیض باده بیهوشت نسازد، از گریبان ریختن روزی هر کس مقدر گشته از کشت کرم بر سر هر دانه یی تا کی چو باران ریختن؟! تیغ اگر آید به فرق از تیره روزی، دم بدم اشک خود چون شمع نتوان پیش یاران ریختن میتوان در پای دشمن ریخت واعظ خون خویش آب روی خویش پیش دوست نتوان ریختن واعظ قزوینی