واعظ قزوینی
غزل ها
شمارهٔ ۴۹۹: چون کند پیری ستم، یاد جوانی میکنیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون کند پیری ستم، یاد جوانی میکنیم ما بعمر رفته اکنون زندگانی میکنیم وقت رفت گشته، باید وام دلها باز داد زین سبب با دوستان نامهربانی میکنیم مانده ته مینایی از درد و شراب زندگی یک دو روزی نیز با آن کامرانی میکنیم میکند اکنون ز ما گل آرزوها رنگ رنگ ما بهار خویشتن را در خزانی میکنیم گشته تن خالی ز مغز و، در تلاش دولتیم آشنایی با هما در استخوانی میکنیم پنبه سان شاید که در گیرد دل نرمی ز ما با دل سختی چو سنگ آتش فشانی میکنیم بیشتر وا میکنیم از بهر این غداره جا ما که پهلو خالی از دنیای فانی میکنیم پهلوانی نیست واعظ کوه را برداشتن دل چو برداریم از خود، پهلوانی میکنیم واعظ قزوینی