واعظ قزوینی
غزل ها
شمارهٔ ۴۶۱: قامتم گردید چون قلاب، از یاد اجل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
قامتم گردید چون قلاب، از یاد اجل میکند صیدم باین قلاب صیاد اجل از حواس و از قوی، دیگر بما چیزی نماند خرمن تن رفته رفته، رفت بر باد اجل چون گران شد گوش، واکن چشم ازین خواب گران این گرانی، هست در گوش تو فریاد اجل قد چو خم شد، گردن تسلیم میباید کشید بر تو باشد قد خم، شمشیر جلاد اجل سخت سستی گشته زور آور ز پیری، وقت شد وارهیم از زحمت این تن، به امداد اجل هست وقت آنکه فکر خود کنم واعظ، ولی کرده ام خود را فراموش از غم یاد اجل واعظ قزوینی