واعظ قزوینی
غزل ها
شمارهٔ ۳۶۰: ره مقصود طی کردن، نه از تقصیر میآید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ره مقصود طی کردن، نه از تقصیر میآید رسیدن منزل دوریست، از شبگیر میآید چنان با شورش دیوانگی آمیختم خود را که خونم در شهادت از رگ زنجیر میآید مشو از وعده آن سروقامت ناامید ای دل که میآید قیامت عاقبت، گر دیر میآید ز خود این بند بگسل، گر جنون کاملی داری که بوی عقل ای دیوانه از زنجیر میآید بدست آسان نمی آید شهید ناز او گشتن که این آب حیات، از جوی آن شمشیر میآید ز بس دور است راه بیخودی از باده حسنش جوان گر میرود از خویش واعظ پیر می آید! واعظ قزوینی