واعظ قزوینی
غزل ها
شمارهٔ ۳۲۲: گفت و گوی آن دهن، اندیشه بیجا میکند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گفت و گوی آن دهن، اندیشه بیجا میکند گر تواند کرد، او را بوسه پیدا میکند خنده در عین سخن یارم نه بیجا میکند گفت و گو در میفشاند، لب بغل وا میکند کس ندارد ره به دل از دورباش غمزه اش ورنه افغانم اثر در سنگ خارا میکند کار ما را میکند کوتاه آن زلف دراز کوتهی در حق ما آن چشم شهلا میکند خود بخود آیینه هم چشم دل زارم نشد چشم حسن او ز زیر سنگ پیدا میکند میتوان واعظ لب از حرف شکایت بست، لیک استخوانم در شکستن سخت غوغا میکند! واعظ قزوینی