واعظ قزوینی
غزل ها
شمارهٔ ۳۱۳: ز بس نگار من از خویش هم حجاب کند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز بس نگار من از خویش هم حجاب کند نظر در آینه مشکل که بی نقاب کند! تراست چهره به کیفیتی که می ترسم که باده رنگ ترا آب در شراب کند! چگونه تاب نظر بازی نگاه آرد رخی که از عرق شرم خود حجاب کند؟! ز پرادائی چشم سیاه او، چه عجب نگاه را به تکلم اگر حساب کند؟! نداندم دل، اگر قدر نعمت دردت خدا بآتش بیدردی اش عذاب کند من از درازی مژگانت این گمان دارم ترا بسایه خود فارغ از نقاب کند ز بسکه ذوق خود آرایی اش برای من است چه سوی آینه بیند، به من حساب کند! ز بسکه برده فراق رخت ز من آرام فسانه ام نتواند ترا بخواب کند گذشت عمر و، ز هم ریخت قصر تن واعظ گذار سیل بهر جا فتد، خراب کند واعظ قزوینی