واعظ قزوینی
غزل ها
شمارهٔ ۲۸۱: نه جوهر کسب ملک و مال اسباب جهان باشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نه جوهر کسب ملک و مال اسباب جهان باشد ازین بی حاصلی برخود چو پیچی، جوهر آن باشد درین پیری، ز باغ زندگی دیگر چه گل چینم؟ که از رنگ به کف آیینه چون برگ خزان باشد توان در محفل اهل سخن، گردی ز دل شستن که هرسو ز آب معنی، آبشاری چون زبان باشد مگردان از در روزی سان روی طلب هرسو از این رو سبزه را پیوسته رو بر آسمان باشد فرح خواهی، ز بند خانه داری وارهان خود را که ناوک بال افشان وقت جستن از کمان باشد جهان بخشی ز فیض کارسازی میتوان کردن هما پیوسته از یمن قناعت شه نشان باشد بود رو در تنزل مرتبت جویان عالم را بهر محفل رخ بالانشین بر آستان باشد بود برخرمن اعمال، هرنور نظر برقی خوش آن طاعت که در تاریکی شبها نهان باشد باندک احتیاطی میتوان جست از فن مردم در این میدان کسی کز خود نیفتد، پهلوان باشد عجب نبود زپند واعظ ار خلقی براه آید که گاهی ناله سگ هم، دلیل کاروان باشد واعظ قزوینی