واعظ قزوینی
غزل ها
شمارهٔ ۲۶۳: نخل امیدت ببار آه سحر میآورد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نخل امیدت ببار آه سحر میآورد کشت طاعت را بحاصل چشم تر میآورد آنچه برد از کیسه سائل خوبتر میآورد ابر آب از بحر میگیرد گهر میآورد کام شیرین خواهی، آبی بر لب خشکی بزن میبرد گر نیشکر آبی شکر میآورد جمع شد چون مال، گردد مایه طول أمل آری آب ایستاده، رشته برمیآورد از تعلق بسکه مشکل میدهد جان وقت مرگ خواجه پنداری که زر از کیسه برمیآورد آنکه میآرد بتاج پادشاهی سرفرو چون میان اهل همت سر برد میآورد میتوان با نرمی از سختان زبانها واکشید سبزه ها باران نرم از سنگ بر میآورد روشناسی از سیه بختان طلب کن، چشم من سرمه، با آن تیرگی، نور نظر میآورد خشک و تر را بسکه واعظ رحم میآید به من خامه حرفم بر زبان با چشم تر میآورد واعظ قزوینی