واعظ قزوینی
غزل ها
شمارهٔ ۲۳۱: فضای دل خلاص از خار خار غم کجا گردد؟
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
فضای دل خلاص از خار خار غم کجا گردد؟ ز چنگ خاربن، دامان صحرا کی رها گردد؟ طلب پیش کریمان، احتیاج سائلان باشد چو کف از سیم وزر خالی شود، دست دعا گردد ندارند از ته دل الفتی اهل جهان باهم مگر در خواب مژگانی بمژگان آشنا گردد تلاش پایه عزت، ز بیشرمی نمی آید نهال سربلندی سبز از آب حیا گردد دگر با هیچ کس از نیک و بد الفت نمیگیرد اگر با شیوه بیگانگی کس آشنا گردد غم روزی مخور بیهوده تا جان در بدن داری که تا جاریست آب زندگی این آسیا گردد بود دنیا و عقبی همچو پشت و روی آیینه کدورتهای اینجانب در آنجانب صفا گردد ز پا افتادگان را دستگیری کن کنون واعظ که در افتادگی این دستگیریها عصا گردد واعظ قزوینی