واعظ قزوینی
غزل ها
شمارهٔ ۱۹۲: سوی قبرستان گذاری کن، که خوش بوم و بریست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سوی قبرستان گذاری کن، که خوش بوم و بریست سبزه هر سو خط یاری گل رخ سیمین بریست بسکه پربار از گل صدرنگ حسرت گشته است سر نهاده بر زمین، در هر قدم شاخ زریست هر طرف آرامگاه شاه دامادیست شوخ هر قدم گردک سرای نو عروس دلبریست هر قدم در دانه ها از بس بخاک افتاده اند چشم دل گر واکنی، هر جاده عقد گوهریست گوش هوش مردمان از پنبه غفلت پر است ورنه هر نعشی بدوشی، واعظی بر منبریست بر جنون دل نهادان جهان بی بقا هر مزار نوگلی از سبزه تر محضریست ای که دایم میکنی جان از پی زر یافتن عبرتی زین کاخ ویرانت، به از گنج دریست کرد واعظ ذکر مرگ و، فکر مرگ اما نکرد پیش او مردن حق، اما از برای دیگریست واعظ قزوینی