واعظ قزوینی
غزل ها
شمارهٔ ۱۷۸: بربند میان، وقت کنارت ز میانهاست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بربند میان، وقت کنارت ز میانهاست زان لعل بها یافت، که در مخزن کانهاست عزلت نه همین روی نهفتن ز جهانست خوش گوشه نشینی که نه حرفش به میانهاست هر پرده دل، از سخنی گشته مکدر دل نیست، قلم پاک کن کلک زبانهاست گر بر تن و جان، نیش زند مار بیابان بر دل زند آن مار، که در کام و دهانهاست دارم سپر از آب رخ خویش، وگرنه هر سو به من از طعن کجان راست سنانهاست ز اقبال جهان، ای دل غافل به حذر باش رو کردن دولت بتو، چون پشت کمانهاست این کبر و غروری که در ارباب کمالست واعظ زده خوش مفت که از هیچ مدانهاست واعظ قزوینی