واعظ قزوینی
غزل ها
شمارهٔ ۱۶۵: کوه کن از طرفی، وز طرفی مجنون است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کوه کن از طرفی، وز طرفی مجنون است پر ز عشق است، اگر کوه و اگر هامون است کیست، کو خانه خراب هوس دنیا نیست؟ یکی از خاک نشینان درش، قارون است پیش پاکان، همه اقبال جهان ادبار است نخل در آینه آب روان وارون است اهل دل، ربط بهم از ره باطن دارند رشته گوهر صد لفظ همان مضمون است پیش ابنای زمان، عقل و خرد بی شرمیست بید را نام سرافگنده چو شد، مجنون است جامه هستیت از لوث هوس پاک کند مالش سختی ایام، تو را صابون است ظاهر و باطن ما، در طبق اخلاص است هرچه در خانه بود آینه را بیرون است تاب دردسر پرگویی کهسارم نیست جای مجنون سراپا رم ما، هامون است آن قدر تشنه حرف لب یاقوت توام که زبان چون قلم از کام مرا بیرون است کیست واعظ، که کند دعوی صاحب سخنی؟ این قدر بس که نگویند که ناموزون است واعظ قزوینی