واعظ قزوینی
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۳: توان پرید بر اوج شرف ببال ادب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
توان پرید بر اوج شرف ببال ادب توان نشست به صدر از صف نعال ادب کنند رو به تو خلقی، اگر ادب داری ک هست شاه و گدا عاشق جمال ادب کند به پیش سیاه و سفید حرف تو سبز روان شود چو بجوی زبان زلال ادب شود فزون ز ادب قدر کس کمش مشمار که حسن خلق یکی ده شود ز خال ادب تراست کوس فضیلت پر از صدا، لیکن صدا نخیزد ازین کوس بی دوال ادب ادب طلب کن، اگر طالب کمالی تو که نیست هیچ کمالی به از کمال ادب ادب بجوی اگر نام نیک میخواهی که نیست مقری این بانگ جز بلال ادب ز نفس بی ادبت، عالمی در آزارند سزاست این شتر مست را عقال ادب به طبع خلق گوارا شدن بود واعظ ز باغ خلق نکو، میوه نهال ادب واعظ قزوینی