واعظ قزوینی
غزل ها
شمارهٔ ۹۲: ز شوق گفتگویش، نیست هوشی در شنیدنها
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز شوق گفتگویش، نیست هوشی در شنیدنها ز جوش مدعا، چیزی که پیدا نیست، گفتنها بهر سو ناوک او رو گذارد، میدود از پی نگاه حسرتم، چون رشته، از دنبال سوزنها خیال قد رعنای تو، گویا جا در او دارد که میگردد بگرد خاطرم، از خویش رفتنها کدامین آفتاب امروز می آید برون یارب که گلهای چمن دارند رنگ و بو به دامنها؟ اگر خواهی برآید مطلب، اول ترک مطلب کن گذشتن بیشتر باشد در این ره از رسیدنها مهیای همان شو کز برای خلق میخواهی گریبان چاکی مقراض باشد از بریدنها نمیگردی ز حق پر، تا ز خود خالی نمیگردی که پرنورند، تا از خود تهی گشتند روزنها فشار تنگی احوال کیفیت دهد دل را شود واعظ، شراب ناب، انگور از فشردنها واعظ قزوینی