واعظ قزوینی
غزل ها
شمارهٔ ۹۱: تا چند ای ستمگر تاراج مال و جانها؟
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا چند ای ستمگر تاراج مال و جانها؟ برخورد بزن دو روزی ای برق خان و مانها چون ناوک فغانم، هردم ز دل نخیزد؟ قد از کشاکش چرخ، گردید چون کمانها باز سفید پیری اینک رسید ز آن رو مرغان عقل و حس رم کردند از آشیانها موی سفید نبود، ما را به سر ز پیری بهر سفید گوییست در پند ما زمانها ما را نماند در کام، دیگر اثر ز دندان این سفره را فشاندیم، زین خورده استخوانها چون پیریم شکسته است در یکدگر ببینید چندین بخود مباشید مغرور ای جوانها واعظ مدار صحبت، اکنون به هرزه گوییست در عهد ما خموشی حرفیست بر زبانها واعظ قزوینی