اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۱۳۰۲: به نظاره جوانان که کسی نیافت سیری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به نظاره جوانان که کسی نیافت سیری من پیر بس حریصم چه بلاست حرص و پیری چکنم که چون تو یوسف نتوان خرید وصلت نه بنقد سربلندی نه بمایه فقیری چو سر وفا نداری مفکن بدام خویشم چه کنی شکار مرغی که ز خاک بر نگیری نروی بدام زلفش بهوای خویش ایدل که هزار بار خواهی که بمیری و نمیری چمن جمال خوبان دو سه روز دلپذیرست تو بهشت عاشقانی همه عمر دلپذیری من از آهوی دو چشمت شده ام زبون ولیکن بخدا که پیش شیران ننهم سر اسیری ز جفای تیغ خشمت سر خود گرفت هر کس گذر از تو من ندارم چکنم که ناگزیری بسگان یار اهلی نتوان برابری کرد بشناس قدر خود را مکن اینچنین دلیری اهلی شیرازی