اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۳۵: جان نذر کرده ام که بپایت فدا کنم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جان نذر کرده ام که بپایت فدا کنم پیش آی تا بنذر خود آخر وفا کنم شرمنده ز آسمان و زمینم که بهر تو تا کی بسجده افتم و تا کی دعا کنم با من نکرد هجر تو کاری که دامنت از دست تا بروز قیامت رها کنم آن دل که بسته ام بتو ای یوسف عزیز هرگز مباد کز تو بخواری جدا کنم گر زخم دلگشای تو باشد بجای دل گو دل مباش این گره غم چه وا کنم من کز نسیم زلف تو دیوانه میشوم زلفت اگر بچنگ من افتد چها کنم شکر خدا که چرخ من پیر را نکشت چندانکه بهر چون تو جوان جان فدا کنم اهلی، مراد من چو هلاکست غم مخور کاخر مراد خویشتن از وی روا کنم اهلی شیرازی