اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۳۰: تا کی خمار محنت آن سیمبر کشم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا کی خمار محنت آن سیمبر کشم او می خورد بمردم و من دردسر کشم درد مرا بغیر چه نسبت که مدعی خار از قدم بر آرد و من از جگر کشم ظاهر شود خرابی عالم ز سیل اشک روزی که من گلیم خود از آب برکشم من مست خود مرادم و ناصح مرا ز می چندانکه منع بیش کند بیشتر کشم گر نوشم از سفال سگان تو دردیی بهتر ز آب خضر که از جام زرکشم بعد از هزار سال که یکجام دادیم بختم امان نداد که جام دگر کشم اهلی بهل که ناوک او در دلم بود حیف است تیر یار که از دل بدر کشم اهلی شیرازی