اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۱۸: ایگل که بوصل تو رسیدن نتوانم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ایگل که بوصل تو رسیدن نتوانم زان خار شدم کز تو بریدن نتوانم فریاد که از شوق جمال تو هلاکم وز نازکی خوی تو دیدن نتوانم از گوشه ابروی توام چشم گشادست هرچند کمان تو کشیدن نتوانم ای یوسف مصری به زکاتم نظری کن چون گوهر وصل تو خریدن نتوانم پروانه صفت بال و پرم سوختی ایشمع تا پیش تو گستاخ پریدن نتوانم بویی بفرست ای چمن حسن تو باری گر من گلی از باغ تو چیدن نتوانم زهرم مده و صبر مفرما ز رخ خود کاین چاشنی تلخ چشیدن نتوانم اهلی به طپیدن نرهد کس ز کمندش تسلیم شو چونکه رهیدن نتوانم اهلی شیرازی