اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۹۷۵: تو شوخ نوجوانی من پیر ناتوانم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تو شوخ نوجوانی من پیر ناتوانم با من تو سر گرانی من بر دلت گرانم تو چشمه حیاتی، دور از تو من چو ماهی در خاک و خون طپانم چون بیتو زنده مانم از دیدن تو جانم هر چند تازه گردد از من تو گر ملولی هرگز مباد جانم تو پادشاه خوبان من کمترین سگ تو گر پیش خود نخوانی باری ز در مرانم تو مست عیش چونگل من خوار و زار بیتو چون لاله در بیابان با چشم خونفشانم شبها بپاس کویت من چون سگ و تو غافل شاید که یادم آری روزیکه من نمانم صد پاره شد دل از غم گوشی بمن کن ایگل تا حال زار اهلی یکبار بر تو خوانم اهلی شیرازی