اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۹۶۱: برتافت رخ چو آینه آنماه چون کنم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
برتافت رخ چو آینه آنماه چون کنم نبود مجال دم زدنم آه چون کنم ره در دلم نمیدهد آن بت بهیچوجه سنگین دل است در دل او راه چون کنم دستش بدست ساقی و زلفش بچنگ غیر دست منست از همه کوتاه چون کنم خواهد دمید صبح وصال من از فراق در مردنم چو شمع سحرگاه چون کنم ناگفتنیست عشق بتان چون حدیث گنج کس راز حال خویشتن آگاه چون کنم گیرم به نا امیدی و جورش بسر برم با جور بخت و طعنه بدخواه چون کنم اهلی مگو که از ذقنش دل نگاهدار من مست بیخودم حذر از چاه چون کنم اهلی شیرازی