اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۹۳۲: هر چند من سگ توام ای مشگبو غزال
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر چند من سگ توام ای مشگبو غزال با من سگ تو انس نگیرد بهیچ حال آن عارض و لطافت و خال و خطم بسوخت وانگه چه عارض و چه لطافت چه خط و خال گر یک نگاه صورت شیرین به بیندت حیران صورت تو بماند هزار سال وصل من و تو قصه خورشید و شبنم است شبنم به آفتاب نشیند؟ زهی محال هرگز مباد آنکه خیال تو بس کنم دارم خیال آنکه بمیرم درین خیال این رستخیز کان قد نوخیز می کند پیداست از بدایت او غایت کمال با ناز یار ما جز نیاز نیست سیری تشنه لب نخرد چشمه زلال دانی که سوخت خرمن اهلی ز برق شوق؟ شمعی که جلوه میدهد آیینه جمال اهلی شیرازی