اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۸۵۰: شکر خدا که چشم تو بر ما فتاد باز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شکر خدا که چشم تو بر ما فتاد باز دست دعای ما در دولت گشاد باز گویی ببرد از دل ما هر غمی که بود لطفت بیک جواب سلامی که داد باز چشمت بحال ما نظر مرحمت فکند و آن عشوه ها که داشت بیکسو نهاد باز تاشد زیاده مهر تو ای آفتاب حسن شد سوز عاشقانه مراهم زیاد باز بس نامرادیی که کشید از خمار هجر اهلی که شد ز وصل تو مست مراد باز باز بشکت گل دولت و یار آمد باز مژدگانی که خزان رفت و بهار آمد باز دیده ام بسکه بخون موج زد از گریه چو بحر گوهری کز نظرم شد بکنار آمد باز نقد دل بردم و در کار نثارش کردم عاقبت این درم قلب بکار آمد باز یار اینطایر فرخ چه سبکروح کسی است که برای دل موری بشکار آمد باز مرده بودم بسر رهگذر از رفتن دوست شکر ایزد که مسیحا بگذار آمد باز اهلی از رشگ تو خاری بجگر خورد چه سود زین گل نو که ز باغ تو ببار آمد باز اهلی شیرازی