اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۸۳۸: جان رفت و دل مقید صد غم بود هنوز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جان رفت و دل مقید صد غم بود هنوز تن خاک گشت و دیده پر از نم بود هنوز هرگز نرفت از دل ما خارخار وصل داغ بهشت بر دل آدم بود هنوز صد شاخ گل دمید و ورق کرد زرد و ریخت نخل قد تو فتنه عالم بود هنوز من خاک راه گر شدم ای نوبهار حسن گلزار جان ببوی تو خرم بود هنوز صد بیستون چو صورت شیرین بباد رفت بنیاد عشق ماست که محکم بود هنوز آیین نیکویی سبب نام نیک شد جم رفت و وصف آینه جم بود هنوز اهلی بهر قدم که بود در ره بتان گر صد هزار سجده کند کم بود هنوز اهلی شیرازی